راههاى کنترل خشم و غضب ازنگاه امام باقر(ع)
دوشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۸ ب.ظ
خداوند متعال یکى از مهم ترین ویژگى هاى انسان هاى الهى و پارسا پیشه را کظم غیظ و عفو از مردم مى شمارد و مى فرماید:
«الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین؛ آل عمران.134
مومنان در هنگام عصبانیت خشم خود را فرو مى برند و ازخطاى مردم در مى گذرند وخدا نیکوکاران را دوست دارد.»
«کظم» در لغت به معنى بستن سر مشکى است که از آب پر شده باشد
و به طور کنایه در مورد کسانى که از خشم و غضب پر مى شوند ولى از اعمال آن خوددارى مى نمایند، به کار مى رود.
«غیظ» به معنى شدت غضب وحالت برافروختگى و هیجان فوق العاده روحى است، که بعد از مشاهده ناملایمات به انسان دست مى دهد.
حالت خشم و غضب از خطرناک ترین حالات انسان است و اگر جلوى آن رها شود، در شکل یک نوع جنون و دیوانگى و ازدست دادن هر نوع کنترل اعصاب خودنمایى مى کند و موجب مى شود که بسیارى ازجنایات و تصمیم هاى خطرناک از انسان صادر شود که انسان یک عمر باید کفاره و تاوان آن را بپردازد. 1
در مقاله اى که از نظر خوانندگان عزیز مى گذرد این آموزه قرآنى با توجه به سخنان امام باقر (ع) مورد بررسى و تحقیق اجمالى قرار مى گیرد.
خشم مثبت و منفى
غضب یکى از غرایز انسانى است و بهره هاى فراوانى براى انسان دارد و در دفاع از هویت و باورها و فرهنگ او نقش مهمى ایفا مى کند.
سه گروه متفاوت
در واقع انسان ها را مى توان در مورد این حالت نفسانی، به سه گروه تقسیم کرد:
دسته اول: انسان هایى که در هنگام غضب افراط مى کنند و از حد و مرز ایمان بیرون مى روند.
این گونه اشخاص همواره گرفتار اعمال ناپسند خود هستند و بسا که پشیمانى هم سودى به حالشان نخواهد داشت.
دسته دوم: افرادى هستند که اساساً خشمگین نمى شوند و اصلا قوه غضبیه خود را به کار نمى گیرند و در جاهایى که حتى شرع و عقل هم براى آنان خشم را لازم دانسته است، به هیچ وجه حرکتى ندارند.
اینان نه تنها عملى ناپسند انجام مى دهند، بلکه از افراد عصبانى بدترند و افرادى بى غیرت و بى هویت تلقى مى شوند.
دسته سوم: کسانى که براساس کمال وجودى خود هرگاه خشمگین شوند، از مرز اعتدال خارج نمى شوند.
اینان
با ایمان راسخ و اعتماد به نفسى که دارند، هنگام بروز حالت خشم بر وجودشان
تسلط کامل دارند و تمام اعضا و جوارح آنان تحت فرمان عقل و ایمانشان قرار
دارد.
خشم مقدس
قرآن کریم هرگز اصل خشم را تخطئه نمى کند و خشم هاى مقدس را مى ستاید.اساساً خشم مقدس یکى از صفات الهى است که نام هاى قهار و جبار حضرتش به آن اشاره دارد. خشمگین شدن اگر متعادل و در راه حق باشد، نه تنها ناپسند نیست، بلکه پسندیده و مورد رضاى حق هم خواهد بود.
در سیره رسول خدا (صلى الله علیه و آله) به نقل از امیر مومنان (علیه السلام) آمده است که:
آن حضرت براى امور دنیا هرگز عصبانى نمى شد؛
اما هرگاه براى حق غضبناک مى شد، احدى را نمى شناخت و خشم پیامبر آرام نمى شد تا اینکه حق را یارى کند. 2
علامه طباطبایى (ره) در این زمینه مى فرماید:«هرگاه رسول خدا(ص) خشمگین مى شد- که جز براى خدا غضب نمى کرد- چیزى تاب مقاومت در برابر غضب آن حضرت را نداشت.» (3)
آرى یک انسان کامل فقط در راه حق و به خاطر پایمال شدن حقوق الهى و حقوق مردم خشمگین مى شود و در این مورد هم از مرز ایمان و حدود الهى خارج نمى شود.
خشم پیامبر (ص)
در این خصوص روایتى زیبا از سیره رسول گرامى اسلام (ص) نقل شده است که حمزه بن عبدالمطلب، عموى بزرگوار و برادر رضاعى حضرت رسول بود؛ زیرا حمزه از ثویبه اسلمیه- دایه پیامبر قبل از حلیمه سعدیه شیر خورده بود،حمزه از رسول خدا چهار سال بزرگتر بود.
او در جنگ احد 60 سال داشت که به دست وحشی- غلام جبیر بن مطعم- به شهادت رسید. وحشى به تحریک و تطمیع هند- دختر عتبه بن ربیعه و مادر معاویه بن ابى سفیان- حضرت حمزه سیدالشهداء را مورد حمله غافلگیرانه قرار داد و به شهادت رساند. هند که از آن بزرگوار به شدت ناراحت بود و از حضرت حمزه به علت کشته هاى جنگ بدر کینه شدیدى داشت، بعد از شهادت حمزه اعضاى بدن آن حضرت را مثله کرد و حتى جگرش را بیرون آورده، از عمق کینه آن را در دهانش مکید.
رسول خدا (ص) وقتى به بالین پیکر قطعه قطعه عمویش آمد آن چنان ناراحت و خشمگین شد که سخن از انتقام گفت. در آن هنگام،جبرئیل علیه السلام نازل شد و براى دلدارى پیامبر (ص) این آیه شریفه را نازل کرد:«و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به و لئن صبرتم لهو خیر للصابرین؛ (نحل.621)
هرگاه خواستید کسى را مجازات و عقوبت کنید، تنها به مقدارى که به شما تعدى شده کیفر دهید و اگر صبر کنید، این کار براى صبرکنندگان بهتر است.» پیامبر نیز خشم خود را کنترل کرد و فرمود:
«پس من صبر مى کنم.»(4)
۹۵/۰۹/۲۲